کردی را پاس بداریم


شاید بسیاری از خوانندگان عزیز بالاخص فارسی زبان گرامی ندانند و یا آگاهی نداشته باشند که ملت کرد نیز برای خود دارای ادبیاتی است که از نظر قدمت و وسعت دامنه یکی ازغنی‌ترین و کهن‌ترین زبانهاست. اگرچه زبان و ادبیات کوردی از نظر نوشتاری هنوز نوپا و قوام نایافته است، به هر حال زبان کوردی حال ملتی آواره و ستمدیده است.

 با توجه به وضع اجتماعی خاصی که این ملت دارد، بواسطه پراکندگی و با نداشتن هیچ گونه آزادی سیاسی و فرهنگی، که تنها زمینه مساعد برای رشد و پرورش ادب و فرهنگ و هنر هر ملتی محسوب می شود، می توان گفت که زبان و ادبیات کوردی در حد خود بالنده و زیبا است و از هر جهت در خور توجه و امعان نظر است.

ما از مسئولین حاکم بر ایران می‌خواهیم که زبان کوردی نیز همچون زبان انگلیسی و یا عربی در کنار زبان فارسی در مدارس ایران ( در مناطق کورد نشین ) تدریس شود. آن دسته از رهبران ایران که صحبت از اتحاد ملی می‌کنند به آنان می‌گوییم که؛  اتحاد ملی و انسجام ملیتهای داخل ایران زمانی به مفهوم واقعی برقرار می‌شود که به فرهنگ و زبان همهء آنها بطور مساوی احترام گذاشته شود، و برقراری آموزش زبان کوردی در مدارس شمال خراسان خود گامی است در این راستا. 
 
انجمن فرهنگی و مدنی کردهای خراسان برای جلوگیری از استحاله، آسیمیلاسیون و هضم زبان کوردی که یا عمدأ و یا سهوأ توسط تعدادی تنگ‌نظر و ضد حقوق انسانی در پیش است، سلسله دروسی را در ارتباط  با دستور زبان و ادبیات کوردی از طریق این سایت در اختیار دانش‌آموزان، دانشجویان، و خوانندگان گرامی قرار می‌دهد.
  
در ابتدا الفبای زبان کوردی را در این قسمت ارائه می‌دهیم، و درقسمتهای آتیه دستور زبان و ادبیات کوردی به تفسیر مورد بحث قرار خواهد گرفت. امیدواریم که در خصوص حفظ زبان، ادبیات و فرهنگ کوردی قدم مثبتی باشد. از کلیه کارشناسان و متخصصین امر در صورت تمایل دعوت به همکاری می‌شود. 


الفبای کوردی، با حروف لاتینی  -  Alfabê ya kurdî 


الفبای کوردی دارای 31 حرف است. حروف صدادار 8 تا و حروف صامت 23 تا می‌باشند.
 
a
bcçdeêfghiîjkLm
  آ ب ج چ د  اَ ئێـ  ف گ ح  اِ یی ژ ک ل م

nopqrsştuûvwxyz
 ن ئۆ پ ق ر س ش ت و وو ڤ ـو خ ى ز




حروف صدادار در الفبای کوردی از قرار ذیل می‌باشند: 

  a ، e ، ê ، i ، î ، o ، u ، û


در اینجا کلماتی را بعنوان نمونه در ارتباط  با هر یک از حروف الفبا ذکر کرده‌ایم، تا یاد‌گیری حروف الفبای کردی، چه از نظر نوشتاری و هم از نظر فنوتیک (صدای حروف) کاملأ واضح و شفاف گردد.


 

Av - Agir - Çiya – Mîvan  
                                             
( آب - آتش - کوه - مهمان )
 


Beran - Bizin – Bav - Bihar

(قوچ - بز - پدر -  بهار)
 

Cacim - Fincan – Canîk

(جاجم - فنجان - کره ‌اسب)


 çar - Çûçik – kemançe

(چهار - گنجشک - کمانچه)
 


Dar - Dîk – Radiyo

(درخت - خروس - رادیو)
 


Ker - Şeş – Ewr

(الاغ - شش - ابر)
 


Êvar - Pênc – Rêwî

(غروب - پنج - رهرو)
 


Filçe - Heft – Tilifûn

(فلچه - هفت - تلفن)
 


Goşt - Gêrmî – Golik

(گوشت - آش - گوساله)
 


Honer - Hirmî - Hîv - Havîn

(هنر - گلابی - ماه - تابستان)
 


Birîn -  Gizêr - jin

(زخم - هویچ - زن)
 


Taksî - Dîk - Dîwar

(تاکسی - خروس - دیوار)


jin - jûjî - Qijik - Roj

(زن - جوجه تیغی - کلاغ سیاه و سفید - آفتاب)
 


Ker - Kûsî – Kewçî

(خر - لاک پشت - قاشق)
 


FîL -Lîmû -Leklek

(فیل - لیمو - لک لک)
 


Mişk - Masî - Mêş - Mûzîk

(موش - ماهی - مگس - موسیقی)
 


Nan - Mange - Nînik

(نان - ماده گاو - ناخن)
 


Ordek - Otobûs - Gog

(اردک - اتوبوس - توپ)
 


Pîvaz - Pişik – Penîr - Payîz

(پیاز - گربه - پنیر - پاییز)
 


Qaz - beq – qirik

(غاز - قورباغه - کلاغ)
 


Rovî - Mar  - Çar

(روباه - مار - چهار)
 


Saet - Sêv – Sîr

(ساعت - سیب - سیر)
 


Şêr -Şîr - Şûşe – Şeker

(شیر - شیرخوردن - بطری - شکر)
 


Texte - dest - Tût

(تخته - دست - توت)
 


Kêrgu - Guçik – Gul

(خرگوش - گنجشک - گل)
 


Dûr - Bilûr - Kûçî – Bûk

(دور - نی - سگ - عروس)
 


Çav - kevir – Deve

(چشم - سنگ - شتر)
 


Weris - Ewr – Dewrî


(ریسمان - ابر - بشقاب)
 


Xak - berx - Xiyar

(خاک - بره - خیار)
 


Radiyo- Meymûn - yêk

(رادیو - میمون - یک)
 


  Pez - Derzî -Xinzîr - Moz - Zivistan 

(گوسفند - سوزن - خوک - موز- زمستان)



در اینجا برای مفهوم شدن بکارگیری کلمات کوردی در جمله نویسی، چند جمله زیر بعنوان نمونه عرضه گردیده است:


çiya pir sarin

کوهها خیلی سرد هستند.


Daniyal şagirdek zîrek e

دانیال یک دانش‌آموز زیرکی است.


Rengê qelema min qehweyî ye 

رنگ قلم من قهوه‌ای است.

 

 

هم‌زبانان‌ عزیز کورد (کرمانج) امیدواریم که این مجموعه از دستور زبان و ادبیات کوردی، در خصوص چگونگی استفادهء صحیح و علمی از زبان مادری‌مان، بتواند مفید واقع شود. در این قسمت، مبحث ضمایر شخصی و اسم را همراه با آوردن مثالهایی جهت سهولت در فراگیری گرامر زبان کردی، مورد بررسی قرار می‌دهیم.

گرامر    Rêziman     

در اینجا بواسطه اینکه در زبان محاوره‌ای در میان کوردها معمولأ ضمایر بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرند، لذا در این بخش، مبحث اسم (و ضمایر شخصی) را بررسی می‌کنیم. در فرصتهای آتی مباحث فعل، حروف اضافه، صفت و ... را مطرح خواهیم کرد.

ضمیر   Cînav      

ضمیر کلمه‌ای است که بجای اسم می‌نشیند (اسم کلمه‌ای است که برای نامگذاری موجودات جاندار و بی‌جان استفاده می‌شود). زبان کردی دارای دو گروه ضمیراست:


به فارسی
ضمایر کنایه (غیر مستقیم) 
ضمایر ساده (مستقیم) 
من
 Min
Ez
تو
Te
 Tu
او(مرد)، آن
 Wî
Ew
 او(زن)، آن
 Wê
Ew
ما
 Me
Em
شما
We
 Hûn
آنها
Wan
Ew


A)  کاربرد ضمایر ساده:

ضمایر ساده در موارد زیر استفاده می‌شوند:


الف)  بعنوان فاعل (کنندهء کار) در انجام دادن کاری (فعل ) در تمام زمانها بکار می‌روند ( به جز زمانهای گذشتهء افعال متعدی):

 çûn (رفتن) یک فعل لازم است.  Ez در اینجا ضمیر ساده و کنندهء کار (فاعل) می‌باشد.
من دارم به مدرسه می‌روم.
.Ez diçim debistanê
من به مدرسه خواهم رفت.
.Ez ê biçim debistanê
من به مدرسه رفتم.
.Ez çûm debistanê
من به مدرسه رفته‌ام.
.Ez çûme debistanê
من به مدرسه می‌رفتم.
.Ez diçûm debistanê
من به مدرسه رفته بودم.
.Ez çûbûm debistanê


ب)  بعنوان مفعول درجملاتی که دارای افعال متعدی (زمانهای گذشته) هستند:

dîtin (دیدن) یک فعل لازم است. Ez در اینجا ضمیر ساده و همچنین مفعول جمله می‌باشد.

تو من را دیدی. 
   .Te ez dîtim
 تو من را دیده‌ای.
.Te ez dîtime
 تو من را می‌دیدی.
.Te ez didîtim
 تو من را دیده بودی.
.Te ez dîtibûm




B)  کاربرد ضمایر کنایه (غیر مستقیم):

 ضمایر کنایه در موارد زیر استفاده می‌شوند:

الف) بعنوان فاعل در جملاتی که دارای افعال متعدی (زمانهای گذشته) هستند:

 xwarin (خوردن) فعل لازم است. Min  در اینجا ضمیر کنایه و همچنین فاعل جمله می‌باشد.

من یک سیب را خوردم. 
.Min sêvek xwar
من یک سیب را خورده‌ام.
.Min sêvek xwariye
من یک سیب را می‌خوردم.
.Min sêvek dixwar
من یک سیب را خورده بودم.
.Min sêvek xwaribû



ب) بعنوان مفعول درجملاتی که دارای افعال متعدی (زمانهای حال و آینده) هستند:


تو من را می‌بینی. 
.Tu min dibînî
تو من را خواهید دید.
.Tu yê min bibînî


پ) ضمایر کنایه برای یک حرف اضافه، بعنوان مفعول می‌باشند:

مثال :    از -  
ji

از من / تو/ او (مرد) / او (زن) / ما / شما / آنها
   ji min/te/wî/wê/me/we/wan


ت) در حالت ملکی: 

<>
دست من / تو / او (مرد) / او (زن) / ما / شما / آنها
destê min/te/wî/wê/me/we/wan
مال من/ تو/ او (مرد) / او (زن)/ ما / شما / آنها
ê min/te/wî/wê/me/we/wan




ضمایر مفعولی     Cinavên berkirde


وقتیکه یک ضمیر ساده (مستقیم) بعنوان فاعل استفاده شود، ضمیر کنایه (غیر مستقیم) بعنوان مفعول استفاده می‌شود، و بالعکس. 

من تو را می‌بینم (دارم می‌بینم)
 Ez te dibînim
تو من را می‌بینی
Tu min dibînî
او (زن/مرد) می‌بیند او (زن/مرد) را
Ew wî/wê dibîne
ما شما را می‌بینیم
Em we dibînin
شما ما را می‌بینید
Hûn me dibînin
آنها می‌بینند آنها را
Ew wan dibînin



من تو را دیدم.
.Min tu dîtî
تو من را دیدی.
.Te ez dîtim
او (مرد) دید او (زن/مرد) را.
.Wî ew dît
او (زن) دید او (زن/مرد) را.
.Wê ew dît
ما شما را دیدیم.
.Me hûn dîtin
شما ما را دیدید.
.We em dîtin
آنها دیدند آنها را.
.Wan ew dîtin


ضمایر انعکاسی       Cinavên Vegerok 

ضمیر انعکاسی کلمهء  xwe  (خود / صاحب بودن) است که برای تمام اشخاص بکار می‌رود.


من خودم را می‌بینم.
.Ez xwe dibînim
تو خودت را می‌بینی.
 .Tu xwe dibînî
او (زن/مرد) می‌بیند خودش (زن/ مرد) را.
.Ew xwe dibîne
ما خودمان را می‌بینیم.
.Em xwe dibînin
شما خودتان را می‌بینید.
.Hûn xwe dibînin
آنها خودشان را می‌بینند.
.Ew xwe dibînin



صفات و ضمایر ملکی            Rengdêr u Cînavên xwedîtî

ضمایر کنایه معمولأ بعنوان ضمایر و صفتهای ملکی استفاده می‌شوند. دراین موارد همیشه یک پسوند اسم را به ضمیر کنایه مرتبط می‌کند.


 
پسوندهای معلوم (معین) 
اسمهای مفرد مونث 
   a - 
اسمهای مفرد مذکر
 ê - 
اسمهای جمع
  ên - 



 کلمهء y  در اسمهایی که به یک حرف صدادار ختم می‌شوند، بین حرف صدادار و پسوند اسم قرار می‌گیرد. در واقع کلمهء y  در اینجا همانند یک بافر (زینت بخش) عمل کرده و اسم را خوش بیان می‌کند.
 پسوندهای نامعلوم (نامعین) 
اسمهای مفرد مونث 
 e - 
اسمهای مفرد مذکر
î - 
اسمهای جمع
e - 



پسوند اسم (نسبت داده شده) به همراه ضمیر کنایه، یک ضمیر ملکی را درست می‌کند.
مال من (کتاب)
a min
کتاب من 
Kitaba min
مال تو (قاشق)
yê te
قاشق تو
 Kevçî te
مال او (اسم)
ê wê
اسم او (مونث)
Navê
مال او (خانه)
 a wî
خانه او (مذکر)
Mala
مال ما (شاگردها)
ên me
شاگردان ما
Şagirdên me
مال شما (معلمین)
yên we
معلمین شما
Mamostayên we
مال آنها (سوزن)
ya wan
سوزن آنها
Derzîya wan



کتاب شما از مال من بهتر است.
.kitaba te ji a min rindtir e
قاشق شما از مال من درازتر است.
.Kevçîyê te ji yê min dirêjtir e
کاردهای شما از مال ما سنگین‌ترند.
.Kardên te ji ên me girantir in


یک کارد من. 
.Kardeke min
یک معلم (مذکر) شما.
.Mamostayekî we
کتابهای آنها.
.Kitabêne wan


یک کارد من تیز نیست.
.Kardeke min tûj nîne
من یک معلم شما را دیدم.
.Min Mamostayekî we dît
کتابهای آنها خوبند.
.Kitabêne wan rind in


 
 
 
 
 
 
 
 

 
 
 
 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد