الفبای زبان کردی

 

الفبای زبان کردی – Alfabêya Kurdî

الفبای لاتین کردی دارای 31 حرف است که عبارتند از:

Alfabêya Zimanê Kurdîya Kurmancî 31 tîpên xwe hene ku ev in:
Aa, Bb, Cc, Çç, Dd, Ee, Êê, Ff, Gg, Hh, Ii, Îî, Jj, Kk, Ll, Mm, Nn, Oo, Pp, Qq, Rr, Ss, Şş, Tt, Uu, Ûû, Vv, Ww, Xx, Yy, Zz

Aa مانند آ در کلمه آب
Avaآبادانی
Avêtinانداختن
Asoافق
Alپرچم
Amûrوسیله
Agirآتش
Alîkaکمک
Avآب
Apعمو
Azaآزادی
Bb مانند ب در کلمه باد
Balyozسفیر
Bapîvبادسنج
Berendamنامزد، داوطلب
Bergîrîدفاع
Berhemاثر (کتاب)
Bavپدر
Bahozطوفان، گرد و خاک
Berfبرف
Baranباران
Cc مانند ج در کلمه بجنورد
Cotجفت، شخم
Ceجو
Cemکنار، پهلو
Canجان
Carبار، نوبت
Cîranهمسایه
Cilûgزبر و زرنگ
Cejnجشن
Cêwîدو قلو
Cûtinجویدن
Cilلباس (جل)
Civînگرد هم آمدن
Çç مانند چ در کلمه بلوچ
Çareserîراه حل
Çarچهار
Çalakîفعالیت
Çendanîچگونگی
Çawanچطور
Çiچه، چی
Çilچهل
- گاهی این حرف در کردی کرمانجی به صورت مشدد تلفظ می شود که کمی متفاوت با حرف چ معمولی است (1).
Çavچشم
Çêlekگاو
Çiraچراغ
Çirûsînسوسو زدن (نور)
Çilkقطره
De مانند د در کلمه دیاربکر
Dewletên Yekgirtîyên Amerîkaایالات متحده آمریکا
Desthilatdarîحاکمیت
Danezanاعلامیه
Daxuyanîبیانیه
Daliqandinآویختن
Dewlemendîثروت
Dilovanîمهربانی
Dilدل
Diravپول
Dewrîبشقاب
Darچوب، درخت
Ee مانند ا در کلمه اسب
Ezمن
Eپیشانی
Endazyarمهندس
Evînعشق
Encamنتیجه
Erênîمثبت
Ewledarîامنیت
Êê مانند ا در کلمه انجیل
Êvarشب
Êşدرد
Êدیگر
Êzingهیزم
Êlایل
Êlegجلیقه
Êrişحمله
Ff مانند ف در کلمه برف
Fileمسیحی
Firaqظرف
Firokexaneفرودگاه
Firokeهواپیما
Fêlحیله
Fermîرسمی
Fetisînخفه شدن
Firehجادار
Gg مانند گ در کلمه برگ
Gelمردم
Gelserwerîدموکراسی
Gelekزیاد
Gazinگله، شکایت
Gulگل
Guhdarî kirinگوش دادن
Gundروستا
Hh مانند هـ، ـهـ، ـه و ه در کلمات هستی، مهتاب، بله و آه
حـ، ـحـ، ـح و ح در کلمات حاضر، محل، ملیح و لوح
Hatinآمدن
Hawarفریاد
Hînbûnیادگرفتن
Hîvîامید
Hîndarîتمرین
Hêzنیرو
Helbestشعر
- در کردی نوشتاری همه حالتهای هـ، ـهـ، ـه، ه، حـ، ـحـ، ـح و ح به صورت Hh نوشته می شوند اما در تلفظ متفاوت می باشند (1) (2).
Ii (در فارسی معادل ندارد)
Kirinانجام دادن
Istandinخریدن، گرفتن
Hatinآمدن
Birinبردن
Birînزخم
Şandinفرستادن
Xwendinخواندن
Ketinافتادن
- این حرف در فارسی معادل ندارد و تقریبا شبیه شوا (ای خیلی کوتاه) در انگلیسی است. نباید تلفظ آن را با حرف آی انگلیسی (Ii) اشتباه گرفت.
Îî مانند ای در کلمه ایران
Îroامروز
Îsalامسال
Kurdîکردی
Revînفرار کردن
Îşevامشب
Înجمعه
Evînعشق
Jj مانند ژ در کلمه ژاله
Jinزن
Jîyanزندگی
Janدرد
Rojروز (آفتاب)
Jehrزهر
Jêbirپاک کن
Jêhatîلایق (زبر و زرنگ)
Kk مانند ک در کلمه ماکو
Kurdکرد
Kelandinجوشاندن
Keskسبز
Kelebçeدستبند پلیس
Ketinافتادن
Kêrچاقو
Kovarمجله
- این حرف در کردی کرمانجی گاهی مشدد تلفظ می شود. گاهی دو کلمه به یک صورت نوشته اما به دو صورت تلفظ می شوند که معنایشان متفاوت می شود (1).
ادامه Kk
Kalپیرمرد
Kevirسنگ
Karبزغاله، کار
Kanîچشمه
Ll مانند ل در کلمه اربیل
Landikگهواره
Kendalچاله
Malperسایت اینترنتی
Lêkerفعل
Lezعجله
Lawفرزند (پسر)
Malخانه (دارایی)
Lûçلخت، عریان
Mm مانند م در کلمه مادر
Malbatخانواده
Malavaخانه ات آباد (خداحافظ)
Mezinبزرگ
Mistمشت
Mêrمذکر، نر
Mêمونث، ماده
Mişkموش
Nn مانند ن در کلمه شیروان
Navendمرکز
Navنام
Nalînنالیدن
Navdarمشهور
Karînتوانستن
Anînآوردن
Lêkolînجستجو،تحقیق
Nanنان
Oo مانند ا در کلمه استاد
Olدین
Solکفش
Nodنود
Odeاتاق
Kolتپه کوچک
Tolانتقام
Roروزه
Roروباه
Pp مانند پ در کلمه پاییز
Parastinمحافظت کردن
Parêzerوکیل
Pêlموج
Pêl kirinکلیک کردن (کامپیوتر)
Peyda kirinپیدا کردن
Peyvکلمه، سخن
Porrموی سر
- گاهی این حرف به صورت مشدد تلفظ می شود که حتی می تواند به تغییر معنا نیز منجر شود. Par (پ معمولی) به معنی سهم و قسمت است در حالیکه Par (پ مشدد تلفظ می شود) به معنای پارسال است (1).
Penêrپنیر
Paşêبعد، سپس
Piştپشت
Pezگوسفند
Pirkعطسه
Pozبینی
Qq مانند ق در کلمه قوچان
Qelaştinشکافتن
Qîrînفریاد زدن
Qencîخوبی، نیکی
Qeşaبرف یخ زده
Qijikکلاغ، بیچاره
Qulسوراخ
Qelandinسرخ کردن (گوشت)
Rr مانند ر در کلمه رودبار
Rêراه
Rêçareراه حل
Ramanاندیشه
Rizgarîرستگاری
Rasterastمستقیم
Piştrast kirinتایید کردن
Mirovانسان
Pirrزیاد
Birrînبریدن
- در زبان کردی برای نوشتن حرف ر مشدد آن را دوبار می نویسند اما در اول کلمه فقط یک بار نوشته ولی مشدد تلفظ می گردد (مثل زبان اسپانیایی).
Ss مانند س در کلمه ارمنستان
Saljimêrتقویم
Saبرای
Sond xwarinقسم خوردن
Sax bûnزنده بودن (شدن)
Serxwebûnاستقلال
Sirgûn kirinتبعید کردن
Salvegerسالگرد
- حروف س، ص و ث در کردی به یک صورت تلفظ می شوند و با این حرف نوشته می شوند.
Şş مانند ش در کلمه شادی
Şaristanîتمدن
Şarezaآگاه، دانا
Şandinفرستادن
Şêlandinغارت کردن
şînآبی، سرسبز
Başûrجنوب
Şînعزا
Tt مانند ت در کلمه تابستان
Tilîانگشت دست
Tevgerحرکت، جنبش
Torevanادیب
Tevlihevîهرج و مرج
Tezeتازه
Tawanbar kirinمتهم کردن
Taybetمخصوص، ویژه
- گاه این حرف در بعضی کلمات همانند ط عربی تلفظ می شود یعنی نوک زبان به پشت دندان های بالا در جلو می خورد اما در هر دو حالت به یک صورت نوشته می شوند.
- هر دو حالت تلفظ اشاره شده در یک کلمه مشخص می تواند دو یا چند معنای متفاوت ایجاد کند. Ta یعنی نخ، تب (نوک زبان به پشت دندان های بالا در جلو می خورد) در حالیکه Ta یعنی تا، تا که (ت معمولی) (1).
Tarîتاریک
Tuتو
Ttچیز
Xwe telandinخود را پنهان کردن (کمین کردن)
Uu مانند ئو در کلمه کورد (کرد با تلفظ کردی)
Kurdکرد
Gulگل
Kuکه، کند (مقابل تیز)
Ustîگردن
Gurrînغریدن
Kundirکدو
Hundurداخل
- این آوا در فارسی وجود ندارد. این یک حرف صدادار مدور با گشادگی متوسط است. با تلفظ کلمه peu (کم) درفرانسه قابل مقایسه است.
Ûû مانند و در کلمه بوستان
û(حرف ربط) و
Rûniştinنشستن
Cûtinجویدن
Bûkعروس
Hînbûnیادگرفتن
Rûروی (صورت)
Bûnبودن (شدن)
Vv مانند و در کلمه ولی
Valaخالی
Veşartinپنهان کردن
Vînاراده
Devokگویش
Berdevkسخنگو (سازمان…)
Evاین
Hevduهمدیگر
- در تلفظ این حرف دندانهای بالا روی لبهای پایین قرار می گیرند.
Ww مانند و در کلمه والد (با تلفظ عربی)
Westîyanخسته شدن
Rawestanبلند شدن، توقف کردن
Ewanآنها
Wêneعکس
Waneدرس
Warسرزمین
Winda bûnگم شدن
- این یک آوای دولبی است و دندان ها روی لب قرار نمی گیرند.
- اشتباه در تلفظ این دو حرف می تواند تفاوت معنایی ایجاد کند: Ew یعنی آن و Ev یعنی این.
Xx مانند خ در کلمه خاک
Xصلیب
Xalخال، دایی، تبصره
Xangخواهر
Xwendinخواندن
Axخاک
Xanîساختمان
Xebatکار، مبارزه
Baxباغ
- حرف غ عربی هم با این حرف نوشته می شود (3).
- گاهی این حرف به صورت مرکب نوشته می شود که تلفظ آن شبیه تلفظ قدیمی کلماتی مانند خواهر، خواربار و … در فارسی می باشد.
Xwخوش
Xwestinخواستن
Xweserخودسر
Daxwazدرخواست
Yy مانند ی در کلمه یاور
Yekیک
Yekîneواحد
ywendîارتباط
Yekîtîya Avrûpaاتحادیه اروپا
Yarیار، دوست
Yarmetîکمک
Giryanگریه کردن
Zz مانند ز در کلمه زندگی
Ziravنازک
Zarokبچه
Zikشکم
Zorزور
Zimanزبان
Zanistدانش
Zanyarدانشمند
Zanîngehدانشگاه
Zanîngokدانشکده
- همه حروف ز، ذ، ض و ظ در کردی با همین حرف نوشته می شوند.

پی نوشت:

1 – چرا در کردی کرمانجی یک حرف الفبا برای آوای مختلف در نظر گرفته شده است؟ آواهای مشدد چ، پ، ک، ت می توانستند دارای حرفی جداگانه در الفبا باشند اما به دلایل اقتصادی نبودن این کار صورت نگرفته است. افزایش تعداد حروف الفبا؛ یادگیری زبان را با مشکلاتی همراه می کند. همچنین باید توجه داشت که تعداد کلمات دارای این آواها زیاد نیست. این آواها با Çç – چ، Pp – پ، Kk – ک و Tt – ت نوشته می شوند. – منظور از اقتصادی بودن این است که یک زبان هر چه دستور زبانی با قواعدی کم برای زایش جملات و الفبایی کمتر داشته باشد، بهتر است.

2 – الفبای فارسی 32 حرف دارد اما با این حال بیشتر حروف بسته به اینکه در کجای کلمه قرار بگیرند دارای حالتهای مختلف نوشتاری اند. به عنوان نمونه می توان به حالتهای حـ، ـحـ، ـح و ح در کلمات حاضر، محل، ملیح و لوح اشاره کرد. این حالتهای گوناگون نوشتاری مشکلاتی در نوشتن به خط فارسی ایحاد کرده است. همچنین کلمه باید در جمله به سادگی خوانده و فهمیده شود. اما در فارسی اینگونه نیست. جمله “شادی رو به حسین کرد و با صدای بلندی فریاد زد: ببر”. را واقعا چگونه باید خواند و معنا کرد؟ آیا شادی به حسین امر کرده است که چیزی را (مثلا با چاقو) پاره کند؟ یا اینکه از او خواسته است چیزی را به جای دیگری جابجا کند؟ و یا اینکه اصولا داستان چیز دیگری است و شادی، حسین را با نام یک حیوان خطاب کرده است؟ این سخت خوانده شدن و دیر و گاهی بد فهمیده شدن، مشکلی مهم در خط فارسی است. این مشکل را خط کردی کرمانجی ندارد و این گونه کج، دیر و بد فهمی ها به ندرت در آن پیش می آید. کلمه در خط کردی کرمانجی همانگونه که نوشته می شود، خوانده می شود. اصولا داشتن الفبای لاتین مزیت خط کردی کرمانجی نسبت به خط فارسی است که از الفبای عربی استفاده می کند.

3 – تلفظ غ مانند باغ در نظام آوایی کردی وجود ندارد بنابراین در الفبای کردی کرمانجی حرفی برای آن منظور نشده است. این حرف در کردی بیشتر متمایل به حرف خ می باشد لذا از حرف Xx برای نوشتن آن استفاده می شود

کرمانجی

کرمانجی (به کردی: Kurmancî) که به آن کرمانجی شمالی هم گفته می‌شود یکی از گویش‌های اصلی کردی است. برخی منابع از گویش سورانی با نام «کرمانجی جنوبی» یاد می‌کنند 

کرمانجی، سرشتی قدیمی‌تر و اصلی‌تر را نسبت به دیگر گویش‌های کردی حفظ کرده چرا که دیگر گویش‌های کردی به خاطر نفوذ دراز مدت فارسی و گورانی و شاید جذب یک زیرلایه مشخص ایرانی، دستخوش دگرگونی‌های چشمگیر شده‌اندفهم زبان گویشوران کرمانجی و سورانی برای یک‌دیگر در ابتدا کمی مشکل است اما پس از مدتی قادر به برقراری ارتباط با هم خواهند بود 

گستره

این زبان بیشتر در شمال خراسان و شهرستان‌های قوچان، درگز، شیروان و بجنورد و در آذربایجان، شهرستان ماکو مورداستفاده قرار می‌گیرد. البته به گفته برخی بیشتر گویش است تا زبان امااین زبان ظرافت‌ها و سختی‌های خود را دارد. بعنوان مثال:"سلام حال شماچطوراست؟"این طور گویش می‌گردد:"چری حالی ته رنده؟"

کرمانجی در سرتاسر کردستان ترکیه و کردستان سوریه، بخشی از کردستان عراق و همچنین در استانآذربایجان غربی در شهرستان‌هایارومیه، خوی، ماکو، چالدران تکلم می‌شود. همچنین در شمال شرق ایران و در استان‌های خراسان شمالی و خراسان رضوی گویش غالب در شهرستان‌های درگز قوچان، بجنورد، اسفراین، شیروان، کلات نادری و "مانه و سملقان"، کرمانجی است.کرمانجی در شهرستان‌های درگز، چناران و فاروج با در اختیار داشتن درصدی بالا، زبان دوم است. با توجه به مهاجرت‌های گستره از سایر شهرهای کرد زبان شمال خراسان به مشهد شمار کرمانج‌های ساکن در مشهد قابل توجه است . در روستاهایی در شهرستان رودبار استان گیلان به ویژه در بخش عمارلو که شامل دو بخش می‌باشد که عمده ساکنان بخش خورگام که شامل روستاهای بره سر چها محل برارودوبیش از یکصد پارچه ابادی و روستا به زبان کرماجی صحبت میکنندپیرکوه و کرماک و دوسالدیه عمارلو و برخی روستاهای سیاهکل و نیز در قسمت‌های کردنشین ارمنستان و ترکمنستان و استان‌های کلباژار و زنگلان در جمهوری آذربایجان به کردی کرمانجی تکلم می‌شود. بیشتر کردهای ساکن اروپا به زبان کرمانجی تکلم می‌کنند. کرمانجی با آنکه از لهجه‌های مختلفی تشکیل شده‌ است ولی لهجه مرجع و کتابی (معیار) آن به لهجه جزیری در کردستان ترکیه شبیه‌است که از زمان‌های دور شاعران و نویسندگانی مانند احمد خانی، ملای جزیری، فقی تیران، ماموستا جیگر خوین و علی حریری آثار ارزشمندی را خلق کرده‌اند.

شرانی، شاقی {شکاکی}، موصولانلو، زاخورانی و صربیانی و شاهیندژ و بعضی از روستاهای شهرستان هشترود و ماه نشان در آذربایجان شرقی به این گویش سخن می‌گویند.این فقط گوشه‌ای از مناطقی بود که در آن کرمانجی مرسوم است ** در مناطق دیگری مثل منطقهاوریاد درحوالی میانه و در روستاهای هشترود و شهرستان پری در آذربایجان شرقی نیز تا چند سال پیش مردم آنجا پوشش کرمانجی داشتند و به این گویش سخن می‌گفتند که به تدریج و به علل خاص زبان خود را کنار گذاشته و روستای علی زینل ترکی صحبت کردند گرچه هنوز زبان کرمانجی در پیرمردان و پیرزنان آن نواحی استفاده می‌شود.* در خراسان بزرگ نیز کرمانجی در مناطق شمالی آن، شمال خطی که مشهد را به بجنورد اتصال می‌دهد و به مرز ترکمنستان محدود می‌شود، تکلم می‌شود. ساکنین برخی روستاهای ترکمنستان که هم مرز با ایران هستند مانند روستای فیروزه نیز به این زبان تکلم می‌کنند.

در اطراف شهرستان خلخال واقع در استان اردبیل نیز روستاهایی به زبان کرمانجی تکلم می‌کنند که از شمال به جنوب عبارتند از: میل آغاردان، بلوکانلو، مصطفی لو، پیر انلو، چملوگبین، اوجغاز، مورستان، کلستان علیا، حاجی آباد، کلستان سفلی، لنبر، نواشنق، آقبلاغ کرد، غفور آباد، کالار، چلنبر، داودخانی، خداقلی قشلاق و دلیلر وروستایی جعفرآباد که در جنوب شهرستان خلخال ودر حد فاصل استان اردبیل ، زنجان قراردارد به زبان کرمانجی اصیل که کمتر مورد تحریف قرار گرفته صحبت می کنند .

بیش از دو سوم از کردزبانان جهان به گویش کرمانجی تکلم می‌کنند. 

الفبا و نوشتار 

نوشتار اصلی: زبان کردی

برای نوشتن کرمانجی در ترکیه و سوریه از حروف لاتین، در کردستان عراق و ایران از خط عربی و در قسمت کردنشین ارمنستان از خطسیریلیک استفاده می‌شود. در استان‌های خراسان رضوی، خراسان شمالی و آذربایجان غربی به عنوان مهمترین استان‌های کرمانج‌نشین در ایران، کاربرد حروف لاتین در حال گسترش است.

الفبای کردی از ۳۱ حرف تشکیل می‌شود:

A B C Ç D E Ê F G H I Î J K L M N O P Q R S Ş T U Û V W X Y Z

زبان کردی دارای ۸ مصوت است:

کردیaeêiîouû
فارسیآ (مثل آرام)أ (مثل اندک)إ مثل (امروز)ای کوتاه (در فارسی معادل ندارد)ای (مثل ایلام)أ (مثل أردک)او کوتاه (در فارسی معادل ندارد)او (مثل دوست)

و نیز دارای ۲۳ صامت است:

کردیbcçdfghjklmnpqrsştvwxyz
فارسیبجچدفگهژکلمنپقرسشتو (مثل ویژگی)و (مثلwindow)خی (مثل یاور)ز

ادبیات

نویسندگان مناطق کرمانجی‌زبان در طول تاریخ آثار خود را به زبان‌های فارسی و عربی و ترکی می‌نوشتند. برای نمونه ادریس بدلیسی از مقام‌های دولت عثمانی و با اصلیت کرد، در سال ۱۵۰۱ میلادی، هشت بهشت را به فارسی نوشت که این کتاب نخستین اثر تاریخی در مورد هشت پادشاه عثمانی است. شاهزاده شرف خان فرمان‌روای امیرنشین کرد بتلیس در اواخر سده شانزدهم اثر تاریخی خود را درباره کردها به فارسی نوشته‌است.

نخستین شاعر شناخته شده کردی کرمانجی «علی حریری» است که در سال ۱۴۲۵ در حکاری متولد شده و حدود سال ۱۴۹۵ از دنیا رفته‌است. مضمون‌های مورد علاقه وی عشق به زادگاه، زیبایی‌های طبیعتش و زیبایی دختران سرزمینش بودند.

شناخته‌شده‌ترین شاعر کرمانجی در اواخر سده شانزدهم و اوایل سده هفدهم، شیخ احمد نشانی ملقب به ملای جزیری است. او اهلجزیره ابن عمر (جزیره بوتان) بود و مانند بسیاری از ادیبان آن زمان شناخت خوبی از عربی، فارسی و ترکی داشت. ذهن او همچنین از فرهنگ ادبی فارسی و عربی انباشته بود. اثر او بیش از ۲۰۰۰ بیت دارد. در این عصر است که احمد خانی شاعر متولد می‌شود. وی که اصالتا بایزیدی است، به بیانی نخستین شاعر بزرگ کردی کرمانجی به‌شمار می‌آید. او در اثر خود مم و زین، شعری طولانی با بیش از ۲۶۵۰ بیت، گفته‌است.

کرمانج‌های قفقاز در دوران شوروی نیز تلاش‌های برای نوشتن کرمانجی با خط سیریلیک انجام دادند که از آن جمله می‌توان به انتشار مجموعه اشعار جاسم جلیل (زاده ۱۹۰۸) در نخستین روز جنگ جهانی دوم و همچنین «عرب شامو» پرکارترین رمان‌نویس کرمانج اشاره نمود که از سال ۱۹۳۵ آغاز به انتشار آثارش کرد.

در دوره بین دو جنگ جهانی شاهزاده «جلادت بدرخان» و برادرش «کامران» در دمشق سوریه که تحت قیمومیت فرانسه بود گرد هم آمدند و مسببان اصلی نوزایی ادبیات کرمانجی شدند. آن‌ها برای نوشتار الفبای لاتینی بکار می‌بردند و این خط را در نشریه «هه‌وار» باب کردند. این نشریه اقدامات مهمی در جهت معرفی قالب‌های تازه در زبان ادبی کردی کرمانجی صورت داد.

در دوران معاصر با سیل مهاجرت پناهندگان از ترکیه و دیگر کشورها به شمال اروپا بسیاری از کرمانجی‌زبانان نیز به اسکاندیناوی پناهنده شدند. شاعران و نویسندگان پناهنده در ابتدا آثار خود را برای چاپ به نشریاتی می‌سپردند که توسط انتشارات کردی در سوئد چاپ می‌شوند. مقامات سوئد، با توجه به سیاستی که در قبال جوامع مهاجر کشورشان دارند، به جمعیت پناهندگان کرد نیز بودجه قابل توجهی برای چاپ و نشر آثارشان اختصاص داده‌اند. از اواخر دهه ۷۰، ده‌ها مجله و نشریه و همچنین تعدادی کتاب کودکان، کتاب‌های آموزش الفبا و ترجمه آثار تاریخی در مورد کردها به کرمانجی با خط لاتین به چاپ رسید. آفرینش آثار ادبی نیز ترغیب شد و امین بوز ارسلان داستان‌هایی برای کودکان نوشت و روژان بادناس مجموعه شعری به چاپ رساند. محمود اوزون نیز دو رمان در سبک واقع‌گرایی منتشر کرد. در طی ۱۰ سال ۲۰۰ عنوان کتاب به کرمانجی و سورانی و زازا به چاپ رسیده است.